پیشتر همین جا در مهرارقام در مورد تبلیغات و بازاریابی صحبت کرده بودیم. همان طور که میدانید تبلیغات همان فن دستکاری تصورات انسان با تحت تاثیر قرار دادن رفتار انسان است. تبلیغ به عمد درک انسان را دستکاری کرده، دریافت او را شکل داده تا رفتار او را با نیت تبلیغ کننده همسو شود.
از این رو در دنیای بازرگانی کنونی دیگر تبلیغات را یک صنعت میشناسند که به تولیدکننده انگیزه کاری داده تا بازار رقابتی سالمی را برای خود ایجاد کند. البته در این راه کیفیت که تعیین کننده نهایی است را نباید فراموش کرد. در حقیقت تبلیغات زبان ارتباطی بنگاههای اقتصادی با جامعه است.
تبلیغات در فضای تجاری خریدار و فروشنده را به هم نزدیکتر کرده تا نهایت به ارتباط بیانجامد. تبلیغات در مردم انگیزه زیادی برای خرید کالا ایجاد و آن را تقویت میکند. از این رو آنها برای به دست آوردن کالای مورد نظر برای دستمزد بیشتر تلاش خود را بیشتر کرده تا بتوانند احتیاجات ضروری و نیمه ضروری خود را خریداری و تامین کنند. همین کار باعث رونق کسب و کار، تجارت، اشتغال و کاهش بیکاری میشود. تبلیغات باعث بازگشت سرمایه، تولید و حیات اقتصادی کشور خواهد شد.
در ایران نیز تبلیغات جزء ضروری و جدانشدنی جامعه و بازار است. ایرانیان نیز از تبلیغات برای معرفی کالا و خدمات، شناساندن محصولات، برآورده کردن نیازهای ضروری زندگی و رونق به چرخهای اقتصاد استفاده میکنند. تبلیغ علمی باعث میشود کالای ایرانی در برابر رقیب خارجی بازار بشتری داشته و فروخته شود تا کارخانهدار با شکست مواجه نشود.
تبلیغ علاوه بر تشویق، برای خرید هوشمندانه ایجاد آگاهی میکند. تبلیغ نقش مهمی در بالا بردن توسعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه خواهد داشت. تبلیغ صنعت بزرگی از علوم روانشناسی، مردمشناسی و جامعهشناسی بوده و باعث رشد تولید، صنعت ملی و توسعه اقتصادی میشود. تبلیغ با ایجاد رقابت صحیح تولیدات غیرنفتی را افزایش داده، به امر صادرات کمک کرده و مشاغل جدیدی ایجاد میکند.
تبلیغات ممکن است برای مصرفکننده موقعیتی ایجاد کند تا در وقت، انرژی و رفع نیازمندیهایش صرفهجویی کند. تبلیغات آزادی انتخاب و اختیار را آسانتر کرده و از میزان آزمایش و خطا میکاهد. از طرفی درآمد حاصله از امور تبلیغات بازرگانی برای موسسات گرداننده وسایل ارتباط جمعی و مطبوعات رقم قابل توجهی را تشکیل میدهد. بدون این درآمدها روزنامهها، مجلات، رادیو و تلویزیون نمیتوانند وضعیت اقتصادی شغلی خود را تثبیت کنند.
برای مثال اگر مطبوعات درآمد حاصل از تبلیغات را نداشته باشند مجبور به جبران آن از راه دیگری چون افزایش نرخ فروش مطبوعات هستند؛ در چنین حالتی مصرف کننده مجبور به پرداخت پول بیشتری خواهد شد.
تبلیغات تجاری فرایندی پویا است که هر روزه همگام با تغییرات اجتماعی و تحولات سیاسی و اقتصادی، شکل تازهای پیدا میکند. افزایش سطح دانش عمومی، رشد فکری و نیز سلیقه و ذوق مردم از یک سو و افزایش سطح درآمد و جمعیت، رغبت به مصرف و بهتر زیستن از سوی دیگر، تبلیغات تجاری را تحت تاثیر قرار داده است.
تبلیغات میتواند در افزایش منظم توانایی خرید مردم و گردش سرمایه موثر باشد. تبلیغ میل عمومی مصرفکنندگان را برای خرید افزایش میدهد و باعث میشود مشتریان برای دستیابی به کالاهای جدید مورد نظر خود بکوشند تا درآمد بیشتری کسب کنند. اگر تولیدکننده مجاز به آگهی کردن محصول خود نباشد علاوه بر مشکلاتی که به دلیل بیاطلاعی از کالا و خدمات برای خریداران ایجاد میشود تولیدکننده نیز رغبتی برای سرمایهگذاری از خود نشان نمیدهد. به طورکلی تبلیغات تجاری یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی به شمار میرود و ابزاری برای تسریع گردش سرمایه و پیشرفت صنعت است.