تجربه مشتری همان درک خودآگاه و ناخودآگاه مشتری نسبت به رابطهاش با یک برند یا نام تجاری است که در زمان چرخه حیاتش به عنوان مصرف کننده از تمام تعاملات او با برند ناشی میشود.
مدیریت تجربه مشتری یعنی آن قدر مشتری خود را خوب بشناسید که بتوانید تجربهای مختص او را برایش خلق و به او ارائه کنید. تجربهای که آنها را به نحوی اقناع کند که نه تنها به سازمان شما وفادار بمانند، بلکه مبلغ شما در نزد دیگران باشند. یعنی ارزشمندترین تبلیغات ممکن.
هدف مدیریت تجربه مشتری
هدف مدیریت تجربه مشتری ارائه یک پیشنهاد و تجربه برجسته و قابل اتکا به مشتریان است، به طوری که مشتریان ارتباطی عاطفی، دائمی و البته سودآور را با شرکت آغاز كنند. هر زمان که مشتری با شرکت ارتباط برقرار میکند و به صورت حضوری مراجعه میکند، در ذهن خود قضاوتی را از شرکت شکل میدهد که یا منجر به بازگشت وی به شرکت برای خرید بیشتر و توصیه و معرفی شرکت به سایرین خواهد شد یا برعکس باعث احساس عدم رضایت و دلسردی او میشود.
بايد بدانیم که مشتریان امروزه انتظاری فراتر از دریافت محصول و خدمت باکیفیت از شرکت دارند. آنها در هر ارتباط یک تجربه منحصر به فرد و خاص را تقاضا میکنند. در واقع به بررسی این لحظههای حساس میپردازد و اطمینان حاصل میکند که شرکت، کارمندانش، محصولاتش و به طور کلی خط مشیی که دنبال میکنند همراستا با استانداردهای روز دنیا باشد تا بر اساس مهمترین نیازهای مشتریان، رضایتمندی مشتری از مجموعه فعالیتهای شرکت به بیشترین میزان خود برسد و یک تجربه ایدهآل برای وی شکل بگیرد.
مدیریت تجربه مشتری روشی شامل مراحلی کاملا آزمایش شده است که به شرکتها برای ارزیابی، طراحی، اندازهگیری و اجرایی کردن بیشینه مشتری مداری کمکرسانی میکند. این همسویی با مشتری به جای این که طبق تجارب شخصی و اتفاقی افراد صورت گیرد برحسب روشهای علمی و قابل تکرار صورت میپذیرد و مشتری را همواره برای شرکت حفظ میکند.
اهمیت مدیریت تجربه مشتری
در دنیای کسب و کار امروزی مشتریان به دنبال کالاهای عالی و با بهترین کیفیت هستند و در مقابل کسب و کارها به دنبال کسب سود بیشتر و کاهش هزینهها هستند، که این دو رويكرد در ظاهر دارای تضاد هستند اما در واقع همزاد هم هستند و شرکت باید به هر دو این ها توجه داشته باشد. بنابراین شاید مهمترين چالش برای کسب و کارهای امروزی ایجاد تعادل همزمان میان این دو باشد. با مدیریت تجربه مشتری، کسب و کارها نه تنها به حداکثری رضایت مشتریان دست مییابند بلکه میتوانند افزایش سود و حداقل هزینهها را نیز برای خود فراهم آورند.
برای رسیدن به تجربه مشتری موفق نیازمند مسیری نه چندان کوتاه مدت هستیم که در این مسیر کسب و کار و مشتریان هر دو با هم همسفر هستند. مهم آن است كه مشتریان تنها مشتریان کنونی نیستند بلکه حتی مشتریان احتمالی که هنوز با کسب و کار تماس هم نداشتهاند را هم شامل میشود و این فرآیند تا بعد از خرید کالا یا خدمت و مصرف آن هم ادامه یافته و یک رابطه بلندمدت را تداعی میکند تا به مشتریان وفادار برسیم.
مزایای مدیریت تجربه مشتری
در راستای دستیابی به اهداف کسب و کار، مواردی وجود دارد که همیشه در کنترل شما نخواهند بود مانند کیفیت مواد اولیه، کانالهای توزیع و انتظارات مصرفکنندگان نهایی. اما آنچه همیشه در کنترل کسب و کار است کیفیت تجربه درک شده توسط مشتری است. با مدیریت تجربه مشتری میتوان به افزایش سوددهی شرکت یا کاهش هزینهها دست یافت. از مهمترین مزایای مدیریت تجربه مشتری به چند نمونه در زیر اشاره شده است.
- افزایش وفاداری مشتریان و توسعه فرآیند خرید مجدد
- ایجاد مزیتهای رقابتی برجسته و دستیابی به رهبری بازار
- افزایش درآمد و سوددهی کسب و کار
- افزایش سهم بازار
- افزایش مشتریان سودآور
- توانایی نوآوریهای هدفمند و معرفی محصولات جدید
- افزایش تعهد کارکنان سازمان و مدیریت ریسک سازمانی
برای هر فروشی نیاز به مشتری است. از این رو مشتری نقش مهم و کلیدی در فرایند بازاریابی دارد. اما مقابل آن نیز مشتری از هر کجا خرید نکرده و به هر کسی هم اعتماد نمیکند.