شاید در نگاه نخست یا در محاورات زندگی روزمره رشد و توسعه کنار هم و به جای هم استفاده شوند اما باید بدانید که این دو کلمه از نظر معنی و محتوایی با هم متفاوت و باید در جایگاه مناسب استفاده شوند. با مهرارقام همراه شوید تا در این مورد بیشتر صحبت کنیم.
هنگامی که از رشد اقتصادی سخن به میان میآید متغیرها از نظر کمی مورد بررسی قرار میگیرند از این رو رشد این تغییرات اقتصادی تغییرات کیفی را بیان نکرد و کمی است. بنابراین رشد همان تغییرات کمی است که نسبت به یک زمان پایه چون یک سال پایه بیان میشود. به بیان سادهتر رشد همان تغییرات کمی اقتصادی در جامعه است.
توسعه اقتصادی برخلاف رشد اقتصادی از نظر کیفی مورد بررسی قرار میگیرد از این رو توسعه همان تغییرات کیفی یک جامعه را بیان میکند که در ظاهر میتواند در رشد نمود پیدا کند. برای همین توسعه اقتصادی از تغییرات کیفی در ساختار اقتصادی یک جامعه و آن دسته از تغییرات بنیادی است که بر تولید ناخالص ملی اثر میگذارد.
توسعه اقتصادی با تغیرات بنیادی چون افزایش سهم صنعت و کاهش سهم کشاورزی در تولید ملی، افزایش شمار شهرنشینان و کاهش جمعیت روستایی، افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه و افزایش اشتغال در اقتصاد کشور همراه است.
اهداف توسعه اقتصادی
اهداف توسعه بسیارند اما در هر کشوری افزایش ثروت، از بین بردن فقر، رفاه اجتماعی و ایجاد شغل برای به وجود آمدن عدالت اجتماعی از اهداف اولیه توسعه اقتصادی به حساب میآید. این تعریف برای کشورهای در حال پیشرفت و پیشرفته متفاوت است. افزایش رفاه و به وجود آوردن امکانات برای مردم جامعه هدف اصلی در کشورهای پیشرفته بود در حالی که ریشه کن کردن فقر و افزایش عدالت اجتماعی جزو هدفهای کشورهای در حال پیشرفت است.
شاخصهای توسعه اقتصادی
شاخصها مقدار عددی هستند که برای توصیف وضعیت یا آن چیزی است که با بیان مقدار ماهیت چیزی را معین میکند. از شاخصها برای کمی کردن متغیرها و پدیدههای پیچیده استفاده میکنند تا نهایت به نتیجه مهمی دست یابند. در توسعه اقتصادی نیز شاخصهایی برای نشان دادن میزان توسعه یا پیشرفته بودن وجود دارد که در ادامه مطلب به آنها اشاره شده است.
شاخص درآمد سرانه از تقسیم تولید ناخالص داخلی که همان درآمد ملی یک کشور است بر جمعیت آن به دست میآید. در کشورهای مختلف این شاخص با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه میشود.
شاخص برابری قدرت خرید برای این منظور استفاده میشود که سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست. زیرا شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی در هر کشوری حساب میشود. در شاخص برابری قدرت خرید مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور، در قیمتهای جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم، تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه آنان محاسبه میشود.
شاخص درآمد پایدار برای غلبه بر نارساییهای شاخص درآمد سرانه و توجه به توسعه پایدار به جای توسعه اقتصادی، منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار میشود. در جریان تولید و رشد اقتصادی هزینههای زیست محیطی که به وجود میآید در حسابهای ملی محاسبه میشود و نهایت میزان رشد و توسعه به دست میآید.
شاخص ترکیبی توسعه به جای استفاده از بر یک شاخص انفرادی برای اندازهگیری و مقایسه توسعه اقتصادی بین کشورها پیشنهاد داده شد و بر اساس چند شاخص اصلی وچند زیرشاخه تعریف میشود.
شاخص توسعه انسانی براساس شاخصهای درآمد سرانه واقعی، امید به زندگی و دسترسی به آموزش که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سالهای به مدرسه رفتن افراد است محاسبه میشود.
حضور فعال زنان در عرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که نشان از جامعه توسعه یافتهتر است. درجوامع توسعه نیافته، زنان اکثرا در خارج از خانه شاغل نیستند و به این ترتیب نیروی انسانی در این کشورها به نصف کاهش یافته است.
استقلال ملی یعنی سایر دولتها نتوانند به میزان زیادی بر تصمیمات دولت ملی نفوذ و تاثیر بسزا داشته باشند.